بسم الله الرحمن الرحیم- نظریات شخصی است- الحمد الله اموزهای عاشورا در صفحه مجازی بسیارزیاد شده است- واخیرا بخش تربیتی نسل درحال رشد است- مقایسه تربیتی پیامبر اکرم صلواته الله علیه اله والسلم با تربیت نسل لمویان ودیگران- اگرمقایسه شود بخوبی ارزش تربیتی اسلام ناب مشخص میشود- بعضی علما من جمله علامه الدهر حضرت ایت الله مرحوم سید محمد حسین طبا طبائی-کل اسلام واحکام درک بسمالله الرحمن الرحیم- است- که نسان همه درتمام معارف=الله مجهز باشد وهم درلطافت- الرحمن والرحیمی باشد- این نسل بوی بهشت از فرسنگ ها درک میکند ولی مخالفین حتی از نزدیک هم درک نمیکنند – وبرعکس صدای صیحیه= فریاد جهنم از فاصله دور درک میکنندکه گوشت تنش ان فرومیرزید وبالاجبار به ان سمت میروند- داتان هابیل وقابیل انرا بخوبی مشخص میکند ودراوج کربلا است وحرکت تاریخ به سمت همین ایه بسم الله الرحمن الرحیم—دیشب در کانال ولایت یک غربی درباره کربلا-تاسوعا وعاشورا به انگلیسی سخنرانی میکرد-میفرمودند- داستان کربلا یک سناریو از پیش امده شده بود امام حسینعلیه السلام میفرماید یک مهلت یکروزه بهما بدهید کهمن به عبادت ومناجات خداوندمنانسخت علاقمند هستممسلم است برای سنگدلان راین رابطه قطع شده است- حضرت امام سجاد علیه السلام وقتیکهوارد کاخ یزید میشود یک تسبیح در دست دارد وانرا میچرخاند درحایکه بایزید معلون صحبت میکند- یزید خشمگین میشود که اینچکاری است چرخاندن تسبیح در دست میفرمیاداز پدرم نقل شده است کهه ذکرگاه فرد ذکر خداوند –منانکند وکاری پیش امد درضمن کار تسبیح را بچرخاند برای او ثواب ذکر الهی ثبت میشود ودرشب اگر ذکر میگفت وخواست بخوابد وتسبیح درزیر متکی قرار دهد-برای اوتاصبح ذکر الهی نوشته میشود ذکر الهی درجهت بسمااالرحمن الرحیم است- اگراین ذکر وتوجه قطع شود انسان ماندسنگی سنگ دل سقوط میکند- بلا پرواز دکر است که انسان به اوج انسانیت وکمال میرساند این الرحمن الرحیمی درانسان در لطافت واحساسات پاک بیشترین تجلیی دارد-که درانبیا صلواته الله علیهم اجمعین بوضوح دیده میشود ودراوج درپیامبر اکرم صلواته الله علیه والسلم- واهلبیت او صلوات الله علیهم اجمعین اشکار میشود—حضرت زینب سلام الله درجواب یزید که عاشورا چگونه دیدی- فرمودند جمیل زیبا از طرف ما همه اش زییابی بود واز طرف دشمنان ما همه اش زشتخوئی بود-جنابمفسر خارجی بیان کردند درصحنه عاشورا امام حسین علیه السلام غش میکند وحضرت زینیب سلام اللعلیها غش میکند وگریان هستند ولی در کوفه در دار اماره کوفه ودرشام حضرت زینب سلام الله علیها مانندعلی علیه السلام درصحنه نبرد پرقدرت ظاهر میشوند که یزید تعجب میکند وجا میخورد درمسجه شام حضرت سجاد علیه السلام اشک افراد دراورد-که یزیدهرگز نمیتوانست چنین کند-بعضی دانشمندا معتقد هستند که یزید یک شبه میخواست کل کشورهای اسلامی را ببلعد وامپراطوری بوجود اورد ودربنی عباس هارون الرشید ملعنون میخواست امپراطوری ایجادکند وتاحدی هم موفق بود واخر جان خودرا دراین راه گذاشت امام اهلبیت مکرم رسول الله صلواته الله علیه اله والسلم میخواستند قلب هارا تسخیر کنند- بر اساس مقاله خبر گذاری دانشجو که بصورت فهرست وار جریان کاخ یزید درشام بیان کرده است کمی دقت کنیم- سر مبارک امام حسین علیه السلام توسط خولی درجلوی کاروان وارد شام شد-وبه اواز بلند میگفت-منم ان کسی که دشمنان یزیدرا کشت وبخون اعشته کرد این خولی تیراندازی عجیبی بود گلو حضرتعلی اضغر صلواته اللهعلیه را نسشانه گرفت وتیربرقلب حضرت علی اکبر صلواته الله علیه زود که تیر های سه شعله بود وبر امام حسین علیه السلام زد-امام سجادعلیه السلام ایشان رانفرین کرد که داوند درد اتش واهن را به اوبچشان- مختار بدنبال او شانسی اورا پیدا گردند اتشی را تهیه کردند واور درحالیکه به سمت اتش میراندند وان خبیث تمام جریانخودرا شرح داد باشمشیر دوپای اور قطع کردند وبروی دراتش افتاد وافراد دورکت نماز شکر بجای اوردند که وخواست امام سجادعلیه السلام براورده شد-ام کلثوم- باچشم گریان-گفت—ای دشمن خدا فخر میکین- به کشتن کسی حضرت جبرائیل علیه الیلام گهوار جنبان او بود-ه وحضرت میکائیل علیه السلام ذکر خواب اور= لالائی –گوینده- وحضرت اسرافیل صلواته الله علیه بدوشک شنده اویعنی امام بردوش او سوارمیشد ونشانه توجه لطف شدیدالهی به امامحسین علیه السلام نشان میدهد-و اسمش درعرش الهی-نوشته- و جداش خاتم انبیا صلواته الله علیه واله والسلم بوده ومادر اش فاطمه است صلواته الله علیها والسلمه- وپدراش قاتل مشرکین است- سرهای دیگرانب ه ترتیب پشت سر امام حسین علیه السلام وارد شام شد- وهمه پشت سر حضرت سجاد صلواته الله علیه واله والسلم واقع شدند و وارد شام شدند- مردم به شادی وطبل زنان به استقبال انهاامدند- ابتدا انهارابه خرابه بردند- تا اجازه ورود به مجلس یزید ضادر شود سانسور خبری واختناق وتحریف دین وتاریخ بقدری است که نمیتواند تشخیص درست بدهند- فردای ان روز مامورین- یزید- برای بردن اسیران به مجلس وی- به خرابه امدند—و- چنان شیون ی درمرد وزن واسیران افتاد که ناله شان-به اسمان رفت—ان هارا به زنجیر وریسمان بیرون اوردند همهرابه یک ریسمان بسته بودند—حضرت امام سحاد علیه السلام فرمودند- یکسر ریسمان به گردن من-بودوسر دیگر درانتها به بازوی عمه ام صلوات الله علیها والسلمه بود—هر وقت ماکوتاهی در رفتن میکردیم- کعب نیزه وتازیانه میخوردیم- احتمالا کعب نیزه اخر دسته نیزه است زیرا در میان خیل اسیران هم دختران کوچک بودند- وهم زنهای بلند قامت—واطفال کوچک دربغل داشتند- زنها که میایستادند- کعب نیزه و تازیه میخوردند- و صدای ناله ایشان بلند میشد- وچون زنان ومحترمات حرکت میکردند اطفال به روی هم میریختند-وروی زمین میافتادند- ودراین وقت سنگدلان ودژ خیمان ان مرد پلید- باتازیانه وکعب نیزه بچه هارا ازروی زمین بلند میکردند وباین وضع جانسوز- ودلخراش ذراری-=فرزندان= واهل پیامبر اکرم صلواته الله علیه السلم را وارد مجلس ان زندیق نمودند—یزید دستور دادهبود- تا برایش تختی مرصع= جواهر نسان- اراسته کنند-اشراف وسران کوفه به دربار او بیایند-پهن شود- بهترین لباس هایش راپوشید-مرحوم محدث نورى قدس سره از دعوات راوندى نقل کرده: هنگامى که حضرت على بن الحسین علیهماالسلام را بر یزید وارد کردند یزید با حضرت سخن مى گفت و در صدد بود بهانه اى بدست آورد تا او را شهید کند. امام سجاد علیه السلام هم پاسخ مى داد در حالی که تسبیح کوچکى در دست داشت و آن را مى چرخانید. یزید گفت: این چه کارى است که من با تو سخن مى گویم و تو با تسبیح بازى مى کنى؟ یعنى مى خواست بگوید: ادب مجلس و سخن را رعایت نمى کنى.-ادامه دارد